درد هنرمند
هنگامی که در یک جامعه هنرمندان واقعی در حاشیه قرار گرفته و هنرشان برای مردم ناشناخته می ماند، می توان هر چیزی را به نام اثر هنری به خورد مردم داد. در این شرایط عرصه برای جولان افرادی که با کمترین بهره از هنر خود را هنرمند می نامند گشوده خواهد شد.
هنر همواره راهی برای انتقال مفاهیم والای انسانی و عاطفی و عنصری الهام بخش برای بشر به شمار می آید؛ از اینرو هنر و هنرمند رسالتی حقیقی در قبال جامعه دارند و بر مبنای همین رسالت است که نمی توان هر فردی را هنرمند و هر اثری را اثر هنری نامید.
«ارسطو» فیلسوف بزرگ یونانی، هنر را ابزاری می داند که آنچه را طبیعت از تکمیل آن ناتوان است کامل می کند و «فریدریش ویلهلم نیچه» فیلسوف مشهور آلمانی، هنر را مهمترین کار و فعالیت ماورای طبیعی مناسب برای زندگی می داند.
این تعریف ها نشان می دهد که هنر از دیدگاه بزرگان علم و اندیشه جایگاه والا و ارزشمندی دارد؛ از اینرو نسبت دادن واژه ی هنرمند به افراد باید با توجه بیشتری از سوی جامعه صورت گیرد و قدر هنرمندان راستین دانسته شود.
این مهم زمانی تحقق خواهد یافت که جامعه به شناختی درست از واژه ی هنر دست یابد و بتواند تفاوت میان یک اثر به واقع هنری را از دیگر آثار درک کند.
هنگامی که آثار هنری فقط با توجه به محتوای آنها از سوی جامعه ارزش گذاری و قضاوت شوند، واژه ی هنرمند به فردی اطلاق خواهد شد که آنچه می آفریند از شایستگی های لازم برای تبدیل شدن به یک اثر هنری برخوردار باشد.
حاکم شدن نگاه شناخت محور نسبت به مقوله ی هنر در جامعه، ناخودآگاه به بالا رفتن سطح سلیقه ی هنری مردم می انجامد؛ اتفاقی که می تواند آفت هنرمندنمایی را از بدنه ی هنری جامعه بزداید و فقط شرایط حضور و پیشرفت را برای هنرمندان واقعی مهیا سازد؛ هنرمندانی که هم اکنون بسیاری از آنها برای مردم ناشناخته اند و به دلایل مختلف آنگونه که باید به جامعه شناسانده نشده اند
این مطلب در تاریخ: چهار شنبه 6 خرداد 1394 ساعت: 7:11 منتشر شده است
برچسب ها : درد هنر و هنرمند,